تولد سورنای گلم مبارک
امسال تولد سورنا گلی روز چهارم فوت مادرم بود و من غرق در عزاداری بودم اما یادم نرفته بود گل من دو ساله شده هرچند نتونستم اونجوری که دلم می خواست بهش تبریک بگم و براش جشن تولد بگیرم اما کلی براش شعر تولدی خوندم و بوسش کرد و همه هم بهش تبریک گفتن مامانم گفت بعدا براش یه کیک بگیر و لباس نو تنش کن و از حداقل چند تا عکس یادگاری بگیر بچم گناه داره کادوش رو هم از مامان پری و مامان نسرین گرفت اما هنوز خودم نتونستم براش کادو بگیرم حتما یه کادوی خوب براش می گیرم آخه گناه داره پسر گلم سورنا ی من 2 ساله شد و خیلی بهتر حرف میزنه و یه دنیا محبت و مهربونی داره که همیشه نثار من و بابا کامبیزش می کنه شبا میات دستش...