سورناسورنا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

سورنا توپولی

عکسای من

1390/4/8 18:04
نویسنده : یاسمین
1,363 بازدید
اشتراک گذاری

خب اینم از عکسای من

خوه

اینجا من تو خونه با روروئکم بازی می کردم قبلشم بابا جونم دستمو گرفته بود با روروئک منو راه میبرد منم ذوق می کردم و راه می رفتم خیلی دوست داشتم

1

اینم روزی بود که عمو علی و عباس و خاله صدی و عمو آرش اومده بودن خونمون

2

اینم یکی از عکسای مورد علاقه ی مامانم

3

اینم یکی دیگه از عکسای مورد علاقه مامانم

4

من وقتی فلش دوربین توی چشمم می خوره بدم میات و چشمام رو میبندم خب چیکار کنم کوچولوی با مزه ام دیگه مامانم هم ازم عکس گرفته نیشخند

خب دیگه اینم از عکسا تا آپ بعدیبای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

زهره
8 تیر 90 19:06
سلام دوست عزیز.الهی تو هم مثل من منتظری.وبلاگ قشنگی داری.اگه دوست داشتی تبادل لینک کنیم خبر بده خوشال میشم.


سلام عزیزم نه من انتظارامو کشیدم الان پیشمه
امیدوارم شما هم هرچه سریعتر نی نی تونو ببینید
منم خوشحال میشم با هم تبادل لینک کنیم
مادر کوثر
8 تیر 90 20:03
وای ماشالله چه خوردنیهههههههههههههههه


لطف دارید ممنون
مادر کوثر
8 تیر 90 20:04
عزیزم عید مبعث بر شما مبارک....با افتخار لینکتون کردم


عید شما هم مبارک
ممنون منم لینکتون می کنم
زهره
9 تیر 90 2:34
مرسی عزیزم من وبلاگ شمارو تو صفحم گذاشتم خوشحال میشم شما هم اینکارو بکنی.مرسی ..نی نی نازتو می بوسم.


لطف دارید عزیزم
چشم منم همین کارو می کنم
نی نی منم شما رو می بوسه خاله جون
بابای سه قلوها
17 تیر 90 15:03
سلام سورنا
عکس مامان و بابات هم بذار به بیبینیم شبیه کدومشونی که ماشااااااااااااالله این قدر بامز ه ای


سلام عمو جون من نمی تونم عکسی غیر از خودم توی وبلاگم بزارم ولی چشام شبیه بابامه و لب و دماغو صورتم مثل مامانمه
عمو آرش
19 تیر 90 22:18
ماشاالله ...
روز به روز قشنگتر میشی عمو.
قوربونت برم.


وااااااای مرسی عمو آرش خیلی خوشحال شدم که به من سر زدین
لطف دارید عمو جون
من دلم براتون تنگ شده امروز بابا منو نیاورد ببینمتون ولی فردا میام می بینمتون
مامان فرشته
20 تیر 90 14:14
خیلی نازه ماشاا...
اسفند دود کن مامانی


مرسی خاله جونم
چشم گلم لطف داری