سورناسورنا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

سورنا توپولی

اینم چند تا عکس از به دنیا اومدن تا الان من

1390/2/31 19:28
نویسنده : یاسمین
3,288 بازدید
اشتراک گذاری

برید به ادامه مطلب من چند تا از عکس های خودم رو از بعد از تولدم تا حالا واستون گذاشتم

این اولین روز تولد من در بیمارستان ام آر آیبیمارستان

اینجا من 2 یا 3 روزه بودم خونه ی مامان جون نسرین در شیراز 3 روزه2

از اینجا به بعد دیگه سیر صعودی رشد منه هر جا توضیح لازم بود ذکر می کنم

بعدیبازم بعدیبعدی

اینجا من خودم برای اولین بار تونستم شیشمو خودم تو دستم بگیرم البته بگما من شیر مامانمو می خورما با شیشه فقط وقتی کوچولو بودم آب و گاها آب قند می خوردم الان دیگه با قاشق آب می خورم

شیشه

اینجا من لالا بودم که مامانم ازم عکس گرفته

لالالالایی

من دست خوردن خیلی دوست دارم هنوزم دوست دارم دستای تپلمو بخورم یه وقتایی هم مامانم دستامو می خوره

دست می خورممامانو نگاه می کنممامانم

من هر وقت که از خواب بیدار می شم گریه نمی کنم و بی سر وصدا با خودم بازی می کنم ولی تا مامانمو می بینم زود گریه می کنم

اینجا تازه از خواب بیدار شدم

بیداری

اینجا من 2/5 ماهه هستمو شیراز تو بغل بابامم

بغل بابا

می خوام با مامان و بابام برم بیرون

بیرون

من 3 ماهه شدم و تازه از حمام اومدم بیرون بیحال روی نی نی لای لایم خوابیدم یه روسری هم زیر کلاهم سرم کردن آخه زوستون بود می ترسیدن من سرما بخورم من با این روسریه عین دخترا میشم آخه این چه کاریه مامان جونی؟

حمام

من 4 ماهه شدم

4ماهه

من در حال خوابیدن

خواب

من 5 ماهه شدم و اینم بعد از عید امساله که از تهران اومدیم و مامانم منو واسه اولین بار سوار روروک کرده و خودش توی آشپزخونه است

روروکمی خورم

و بالاخره سورنا 6 ماهه می شود

6 ماهگی6

و اینم چند تا عکس با مزه ی دیگه

منمنمنمنمنمنمن

وقتی مامان جونم داشت وب من رو آپ می کرد من خواب بودم و یه دفعه پتوم رو دور خودم پیچیدم مامانم گفت الهی دورت بگردم و ازم عکس گرفت که اینم عکسش

منمن

و حالا من از خواب بیدار شدم وتوی بغل بابام دارم خودمو لوس می کنم اینم آخرین عکس های امروز من

منمن

خب دیگه اینم از این

من امروز تقریبا بعد از 1 هفته آپ کردم چون واقعا وقت نداشتم ولی از این به بعد سعی میکنم زود به زود آپ کنم

مرسی از وقتتون فعلا بای بایبای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

sahar
31 اردیبهشت 90 19:40
سلام یاسمین جون

سورنا جون خیلی نازه

یه ماچ آبدارش کن

اسفند هم یادت نره


سلام عزیزم
مرسی از لطفت چشات ناز می بینه عزیزم
چشم مرسی
اسفند چیه؟اسم وبلاگتونه یا توی خود اسفند خبریه؟