پسر مامان
سلام به همه ی دوستای گل خودم و سورنای مامان امیدوارم همیشه سالم و خوش باشید من امروز اومدم بگم که ما دیشب مهمون داشتیم (صدی،آرش،میترا،علی،مونا خواهر آرش،فرشید و ایمان برادرای علی) و واقعا جای عباس خالی بود وقتی نیست واقعا جای خالیش پیش بچه ها حس میشه بگذریم..... دیشب سورنا همه رو سورپرایز کرد وقتی بهش میگفتیم دست بزن دست میزد من پریروز دیدم که دست دست میکنه آخه قبلا باهاش این بازی رو میکردم ولی فکر نمی کردم که یادش باشه همینجوری بهش گفتم سورنا مامانی دست بزن و دستاشو خودم آوردم بالا که دیدم شروع کرد به دست زدن تند تند دست میزد و سرشو تکون میداد ای خدا جون اون دستای توپولیشو تند تند تکون میداد و میرق...