اطلاعیه
سلام به همه ی دوستای عزیزم
من از این به بعد خاطرات سفرم رو توی صفحه ی سفر در همین وبلاگ می نویسم
اینجوری می تونم خاطرات روزانم رو هم همینجا مثل همیشه بنویسم
مرسی که به من سر می زنید
حالا یه عکس که مال امروز هستش رو می ذارم
من امروز توی تابم نشسته بودم و داشتم با ببعیم بازی می کردم که بابا از دانشگاه اومد و با من بازی کرد و منم براش خندیدم و مامان هم این عکسا رو ازم گرفت
البته اینجا داشتم ببعی بیچارمو می خوردم
اینم از خنده ی من
فعلا من میرم دیگه دوستون دارم بای بای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی